مديريت واحد شهري و نقش آن در توسعه " خوی"
مدیریت - بازاریابی- گردشگری- توسعه شهری
سید سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد MBA دانشگاه تبریز
درباره وبلاگ


سیدسجاداسبقی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی(گرایش بازاریابی بین الملل) سلام بر دوستان عزیز این وبلاگ با هدف تبادل اطلاعات در زمینه مدیریت - بازاریابی - گردشگری در خدمت کلیه دوستان خواهد بود.کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی خوردن و خوابیدن نیست زندگی حس جاری شدن است زندگی کوشش و راهی شدن است امیدوارم از راهنمائی دوستانی که دستی به قلم دارند بی نصیب نمونم. نیستم محتاج نگاهی که بلغزد بر من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد.... .هر کس به چیزی تبدیل می شود که بدان عشق می ورزد.اگر سنگی را دوست داشته باشد سنگ می شود اگر هدفی را دوست بدارد ،به آن هدف تبدیل می شوداگر به فردی عشق ورزد آن فرد می شود اگر به خدا عشق بورزد خدایی می شود وحال انتخاب با ماست .
آخرین مطالب
نويسندگان

مديريت واحد شهري  و نقش آن در توسعه " خوی"

میر سجاد اسبقی - کارشناسی ارشد MBA

 

 امروزه "مديريت واحد شهري" نقش اساسي  ،در   توسعه شهر ها ايفا مي کند ،اما براي  آشنايي با  اين واژه   ابتدا بايد تعريف درستي از "شهر " داشته باشيم .

براستي ما به عنوان يک شهروند و يا مسئول ، چه تصويري  از شهر وآينده  آن  داريم.

  آيا شهر مکاني است با خيابانهايي براي عبور مرور و مياديني براي دور زدن ماشين ها  و محيطي که   هر کسي  به فکر منافع شخصي خود باشد و بس؟

شهر محل زندگي مجموعه اي از انسانها ست با نيازها،علايق، سليقه ها و افکار مختلف ،شهر يک خانه بزرگ است  و هيچ کس حق   ندارد سليقه شخصي و سازماني اش را بر  آن حاکم سازد ، در يک کلمه شهر بايد محيطي باشد عاري از هرگونه کشمکش ،تبعيض ، تعصب ، تا شهرودان با آرامش خاطر  ودر کمال امنيت زندگي کنند .  اما آ نچه   شهرها را از همديگر متمايز مي سازد ،فرهنگ هايي است که هر شهر در خود دارد  ، بعضي از شهر ها " شهر فرهنگي " وبعضي ديگر" فرهنگ شهري " دارند .

 سوال اين است که شهر خوی  يک شهر فرهنگي است و آيا" فرهنگ شهري" را در خود جاي  داده است؟

"شهر  فرهنگي" شهري است که حامل تمدن و فرهنگ ديرينه است ،بر کسي پوشيده نيست خوی  ديار ما  با  آن آثار تاريخي اش که زبانزد خاص وعام است  شهرت جهاني دارد ، خود شهر  خوی  داراي بناهاي تار يخي است  اينها همه نشان از  " شهر ي فرهنگي"دارند .گذشتگان ما در اين ديار داراي تمدن وفرهنگي غني بوده اند ،زمان سپري شده  وافتخار تمدن آنها نصيب ماشده است و امروز ما با افتخار از  آنان  سخن مي گوييم ، اما هيچ از خود پرسيده ايم  براي نگهداري ومهمتر از آن براي ساختن " فرهنگ شهري " به عنوان يک شهروند چه قدمي برداشته ايم . و اينکه آينده گان از ما چه به ارث ميبرند ، آيا به ما و فرهنگ  وتاريخ ما افتخار خواهند کرد ، يا هيچ تصويري از ما به يادگار نخواهند داشت؟

 

آداب ورسوم ،صنايع دستي و ، بناهايي که مي سازيم و روزگاري تاريخي مي شوند ، نوع معماري،  نحوه برخورد شهروندان با شهر به عنوان يک مجموعه زنده وپويا، فرهنگ شهري ما را تشکيل مي دهد. عواملي که مي تواند در توسعه اجتماعي،فرهنگي وسياسي جوامع شهري موثر باشد.

 حال که به تعريف درستي از شهر دست يافتيم بايد از خود بپرسيم آيا وظايف خود را به عنوان يک شهروند يا مسئول يا نماينده مردم در قبال شهر انجام داده ايم و اين وجداني مي خواهد بيدار وانتقاد پذير که که حداقل با خودش روراست باشد!

عمده نابساماني و گاه عدم توسعه يافتگي  در شهرها به اين بر ميگردد که همه بدنبال آن هستيم ، کسي را بيابيم وتمام کم و  کاستي ها را به او نسبت دهيم و خودر ا از پروسه  توسعه وآباداني شهر بيرون رانده و جالب آنکه در اين ميان ديواري کوتاهتر از ديوار مسئولين وگاه نمايندگان خود نمي يابيم ، بدون  تصور اين نکته  که  مسئو لين يک شهر نيز ممکن است با محدوديت منابع مالي و اختيارات قانوني   روبرو باشند. البته اين به  آن معنا نيست که از مسئولين سلب مسئوليت شود  ،چرا که هرگونه سستي و کاهلي در انجام وظايفي  که در توان واختيارات قانوني مسئولين شهر باشد ، خيانت به مردم بوده ، و چنين فردي در نظام جمهوري اسلامي جايي  ندارد و   با   وي  مي بايست برخورد قانوني شود زيرا آنان که از نردبان مردم بالا مي روند و به مسئوليت و مقامي ميرسند مي بايست خادم اين مردم باشند نه  آنکه بر صدر بنشينند ونگاهي  از بالا به پايين بر همين مردم داشته باشند.

البته همواره دو طرف سکه را بايد  ديد  ، هيچ ازخود پرسيده ايم ما  که  ادعاي شهروندي داريم  براي شهرمان چه کرده ايم  بارها اين واژه ي  زيبا را شنيده ايم و  شايد   ناخودآگاه آنرا تکرار کرده  باشيم،" شهر ما خانه ي ماست "اما به عنوان نمونه کوچک  آنجا که نوبت به پرداخت عوارض شهرداري ميرسد حاضر نيستيم سالي يکبار  براي اين خانه  خود  ريالي بپردازيم  حال  آنکه هر آن قبض آب،  برق،گاز و تلفن  به دستمان رسيد سريع آنرا پرداخت مي نماييم  ، يادمان ميرود، حقوق و دستمزد پرسنل وکارگران  زحمتکش  شهرداري، خدمات رساني ،آسفالت معابر،جدو لگذاري، نگهداري وتوسعه فضاي سبز و  صدها خدمات ديگر همه با همين عوارض  ها تامين مي شود ، يادمان ميرود که  همه  روزه کارگران شهرداري زباله مار ا جمع آوري مي کنند کارگري که  بدليل به جا نياوردن وظايف شهروندي ما ، سه چهار ماه حقوق اش عقب مي افتد وهر روز خسته وکوفته با دستاني خالي وشرمنده از خانواده اش  به خانه برمي گردد.

اما شهر را تنها شهروند نمي سازد بلکه شهر نمايندگاني مي خواهد که زبان گوياي مردم باشند ، شهر کاردار ،مسئول و مدير  مي خواهد مديري که مدبر باشد اما امروزه اين نيز تنها  کافي  نيست  ، بلکه شهر هایي که خواهان توسعه هستند مي بايست داراي " مديريت واحد شهري" باشند .

 تا وقتي که شاهد دو گانگي در مديريت شهري باشيم  شايد شاهد رشدي نسبي باشيم   اما شاهد توسعه متوازن وهدفمند نخواهيم بود .شهر متولي مي خواهد  متولي که مديريت کند و چه بهتر که ا ين متولي اعتبارش را مستقيما از مردم  کسب کرده باشد. در تمام دنيا متولي مديريت واحد شهري " شوراهاي  شهر "  هستند حال آنکه شورا هاي شهر   به شوراي شهرداري تبديل شده ا ند. بايد به صراحت بگويم كه شوراها زير نظر هيچكدام از قواي سه گانه نيستند بلكه يكي ازاركان تصميم گيري كشور هستند.يك فصل ازاصول قانون اساسي مربوط به شوراهاست واين نشانگر جايگاه شوراها ست.

  رئيس جمهور در اجلاس عمومي شوراي عالي استانها شوراها را  نقطه اتکا مديريت واحد دانست و  خطاب به همه مسئولين از جمله استانداران،فرمانداران تاكيد كردند،اگر مسئولي فكر كند شوراهاجاي او را تنگ كرده اند وراه رابر آنان ببندد،بايد بداند در مسير حركت اين دولت نيست .

  بدونه وجود " مديريت واحد شهري انجام هر کاري   آب در هاون کوفتن است اگر چه کارها پيش مير ود و هر اداره ي ونهادي عملکرد مثبتي دارد وممکن است حجم انبوهي از فعاليت هاي حوزه خود را انجام دهد اما گاه اين عملکرد ها    "هم پوشاني "، "دوباره کاري"  و "موازي کاري" است که  يک نهاد بر نهاد ديگر تحميل ميکند ، شهرداري آسفالت مي کند ، اداره آب  ،برق  گاز ومخابرات  حفاري مي کنندوقص علي هذا ...  بايد قبول کنيم  حتي  در صورت جبران خسارت اداره مقابل   اين خسارات از بيت المال ودر کل از جيب شهروندان هزينه مي شود  .با اندکي تامل در شهر خود  مي بينيم اگر پروژه اي به  نحو احسن  انجام گرفته حتما هماهنگي وتعامل ودر کل مديريت واحدي آنرا  پشتيباني کرده است .

  بعضي از شهرها داراي ساختار ،  تاريخي ومعماري جذابند ،بازار خوی ، مسجد مطلب خان و...در مرکز شهر  مان  با نماي تاريخي ،توجه هر تو ريستي   را به خود جلب مي کند ، جز ما که به سادگي از کنار آن مي گذريم و هستند کساني  که  از اين آثار با عنوان کهنگي ياد مي کنند و گاه خواستار زدودن اين آثار هستند .براستي ما چه بر سر آثار باستاني وتاريخي شهر خود مي آوريم  به دليل نبود مديريت واحد شهري  با تمرکزي ناشيانه ، ساختمان هاي سر به فلک کشيده بانکها را در ميان اين بافتهاي قديمي  وسنتي گنجانده شده   و شهر را دچار آشفتگي  کرده  ست وعلاوه بر آن   ترافيک شهري را دو چندان  نموده است .

با اجراي" مديريت واحد شهري" در سطح شهرها آنانکه تشنه قدرت هستند وخدمت به مردم را به فراموشي سپرده اند  خود به خود حذف خواهند شد .

مديريت واحد شهري به معناي محدود کردن ادارات و نهادها نيست ، بلکه صرفا براي  ايجاد هماهنگي و همسو کردن آنهاست . اخيرا  کمسيوني در مجلس براي بررسي اين موضوع تشکيل شده  و ما در اين مسير ، راه طولاني را  پيش رو داريم ، پس چه بايد  کرد  در حال حاضر بهترين جايگزين براي مديريت واحد شهري. " تعامل " بين مسئولين ومهمتر از آن مشارکت شهروندان واعتماد آنها به يکديگر است .

از  تصويب اولين قانون بلديه به سبک جديد  که معاصر با آغاز مشروطه  بود ، قريب به يکصد سال مي گذرد  . و از عمر شوراها حدود 13 سال  گذشته است  با مراجعه به  آمار و ارقام رشد  قابل ملاحظه اي در مورد کارهاي عمراني  و خدمات  رساني  ، ديده ميشود   واين در سايه حضور شوراها و به تعبيري نظارت دقيقتر  مردم  بر امورات شهر ي   مي باشد  .به جرات ميتوان گفت اگر " مديريت واحد شهري " در  کشور به طور کامل به اجرا درايد اين روند رشد بيشتري خواهد داشت .

در زمينه خدمات رساني به شهروندان  بايد خدا را شاکر باشيم که گاز رساني به شهرمان در حال اتمام بوده و اکثريت شهروندان از اين نعمت بهره مند شده اند .  اکنون مي بايست توجه  وخواسته هاي خود راروي اولويت هاي ديگر شهروندان متمرکز کنيم.

 پروژه فاضلاب شهري از اولويت هاواز زير ساخت هاي اصلي براي خوی ميباشد که نيازمند بودجه مناسب و تسريع در انجام اين پروژه هستيم.

  راه ها الفباي توسعه اند لذا بهسازي  راه هاي بين شهري   که خوی را به مرکز استان  و استان آذربایجان شرقی وصل مي کند بايد از اولويت ها  استانداري وبرنامه ريزي  مسئولين  شهر مان باشد  با انجام اين مهم  خوی  موقعيت  استراتژيکي  در منطقه ودر استان خواهد يافت ،  ایجاد پل های غیر هم سطح  مي تواند  چهره ي شهر را دگرگون سازد .

.

به اميد آنکه زماني برسد که "مديريت واحد شهري" در کليه شهرها اجرا شود تا شاهد روند سريع توسعه شهرها وسربلندي براي ايران عزيزما باشيم  و سخن آخر اينکه "شهر ما خانه ماست "بياييد دست در دست هم  براي توسعه وآباداني آن تلاش کنيم .


نظرات شما عزیزان:

ندارحیمی
ساعت1:16---6 خرداد 1392
سلام دوست گلم
وبلاگ خیلی زیبایی داری.
خیلی خوشحال شدم از بازدیدوبلاگت.
به منم سربزن اپم زودباش منتظرما منتظرم نزار...
مرسی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

پيوندها